اگر با دقت بیشتری به محیط پیرامون خود بنگریم، خود را غرق
در دریایی از عناصر و طرحهایی خواهیم دید که محیطمان را زیبا و
خوشایند و یا زشت و ملال آور کرده اند. فرایند ترکیب عناصر در کنار
هم، یک فرایند کاملا علمی و آکادم یک است که در گویش متداول آنرا
گرافیکی می نامیم.
گرافیک علم ترکیب عناصر هنری است و کسی که این علم را
آموخته و پیاده کند گرافیست می خوانند. کی گرافیست علاوه بر داشتن
تحصیلات دانشگاهی مرتبط، بایستی دارای ذوق و سلیقه هنری بوده تا
بتواند آثار بدیع تری خلق نماید.
اما وی لزوما نیازمند تسلط بر نرم افزارهای گرافیکی نیست و برای
پیاده سازی آثار خود، توان دیگر هنرمندان را به کار خواهد گرفت، کما
اینکه تسلط و آگاهی وی بر نرم افزارهای گرافیکی م یتواند به عنوان
پارامتری مهم و موثر در خلق آثار قوی باشد.
با شیوع گسترده کامپیوتر و نرم افزارهای گرافیکی در سطح عمومی
جامعه، به تازگی شاهد هستیم افرادی تنها به صرف تسلط بر نرم
افزارهای گرافیکی چون فتوشاپ خود را گرافیست معرفی کرده و با
تشکیل انجمنها و فرومها، با ترجمه و تالیف چند مقاله آموزشی به
فعالیتهای آموزشی و هنری می پردازند.
متاسفانه باورهای عمومی از تمایز جایگاه گرافیست و فتوشاپیست
عاجز بوده و همین مورد باعث خدشه بر علم گرافیک شده است. شاید
فعالیتهای آموزشی فتوشاپیستها باعث بالا رفتن سطح علمی و عملی
افراد شود لیک به دلیل عدم آشنایی آنان از علوم پایه و اساسی نظیر
رنگ شناسی ، نهایتا شاهد بالا رفتن کمیت و پا یین آمدن کیفیت آثار
هنری بود هایم.
امید است با بالارفتن درک جامعه از این مسئله، علم گرافیک جایگاه
واقعی خود را در جامعه بازیابد.